وکیل دادگستری در تهران

حسینی هستم وکیل پایه یک دادگستری اموزش مسائل حقوقی در این وبسایت

  • حقوق کشور ایتالیا
  • ضابطه دفترها اوراق قانونی
  • قانونگذاری ها و تغییرات
  • ماده 35 قانون حمایت از خانواده
  • طریق ثابت عدم تمکین مرد

حق عضویت اشخاص

۱۶ بازديد
۰ ۰

ماده ۲۴ – هیأت مدیره هر اتحادیه ملزم میباشد از سرویس ها یک نفر، که دارنده‌دست کم مدرک لیسانس باشد، به طور کل وقت تحت عنوان مدیریت اجرایی استعمال نماید.‌در شهرستان‌های دارنده کمتر از یک میلیون نفر جمعیت، استعمال اشخاص دیپلمه تحت عنوان‌مدیریت اجرایی، بلامانع میباشد. رئیس اجرایی اجرا کننده مصوبات هیأت مدیره و منتخب آن میباشد‌ و با جایگزین شدن هیأت مدیره نو مستعفی تلقی میشود. استعمال از سرویس ها به عبارتی ‌رئیس در ادوار سپس بلامانع میباشد.

ماده ۲۵ – درصورت نیاز، کمیسیون بررسی راءس استان سازه به درخواست اکثریت‌نسبی اتحادیه‌های صنفی شهرستان‌های به عبارتی استان، با نظرخواهی از اتاق صنوف راءس استان، نسبت به تشکیل مجمع استانی برای اتحادیه‌های آن استان مبادرت خواهد کرد.‌این مجمع متشکل از نمایندگان هیأت مدیره اتحادیه‌های شهرستان‌ها خواهد بود و به‌مراد تبادل حیث در ارتباط ایرادات و کارها صنفی، ارائه توصیه و برقراری رابطه و‌هماهنگی‌های مایحتاج با مراجع و مرکز ها ذی‌ربط تشکیل می گردد.

‌تبصره – تعداد نمایندگان هر شهرستان به ازای هر پنج اتحادیه یک نفر خواهد بود‌که با رأی رؤسای اتحادیه‌ها گزینش خواهند شد. بازه زمانی مأموریت اعضای هیأت مدیره ‌مجمع استانی دو سال میباشد.

‌ماده ۲۶ – هرگاه فردی بخواهد فعالیتی صنفی را شروع نماید، آغاز می بایست به اتحادیه‌ذی‌ربط مراجعه و تقاضای کتبی خویش را تسلیم و رسید اخذ داراست . اتحادیه ملزم میباشد‌در چارچوب قوانین لحاظ خویش را بر اساس رد یا این که قبول تقاضا حداکثر کاسه پانزده روز با‌محاسبه روزها غیرتعطیل قانونی به طور کتبی به درخواست کننده اعلام نماید. عدم اعلام لحاظ در‌برهه زمانی حافظه گردیده به منزله تایید تقاضا محسوب میشود. درصورت قبول تقاضا به وسیله‌اتحادیه، درخواست کننده بایستی از آن تاریخ پیاله حداکثر سه ماه مدارک مایحتاج اتحادیه را کامل شدن‌نماید و به اتحادیه تسلیم داراست. درغیر این شکل تقاضاکننده نو محسوب خواهد شوید.‌اتحادیه ملزم میباشد بعد از اخذ تک تک مدارک مایحتاج و با رعایت مقررات، کاسه پانزده‌روز نسبت به صدور پروانه استحصال و تسلیم آن به تقاضاکننده مبادرت نماید. همینطور درخواست کننده‌ پروانه استحصال مکلف میباشد از تاریخ اخذ پروانه حصول کاسه شش ماه نسبت به بهره‌برداری ‌محل دستیابی مبادرت نماید.

تبصره ۱ – در حالتی‌که اتحادیه درخواست درخواست کننده پروانه استحصال را رد نماید یا این که از صدور‌پروانه حصول استنکاف ورزد، می بایست مراتب را با بیان دلایل مستند به صورت کتبی به تقاضاکننده‌اعلام نماید. اگر درخواست کننده به آن معترض باشد، قادر است اعتراض کتبی خویش را‌کاسه بیست روز از تاریخ اخذ جواب به اتاق صنفها شهرستان ذی‌ربط تسلیم دارااست.

اتاق صنوف شهرستان ملزم میباشد طی پانزده روز به اعتراض درخواست کننده مطالعه و حیث‌ نهائی خویش را برای ایفا به اتحادیه مربوط اعلام نماید.

تبصره ۲ – اگر اتحادیه یا این که تقاضاکننده به لحاظ اتاق صنوف شهرستان معترض‌باشند می توانند کاسه بیست روز از فرصت ابلاغ لحاظ اتاق صنف ها شهرستان اعتراض خویش را‌نسبت به لحاظ اتاق نام برده به کمیسیون رسیدگی منعکس نمایند. کمیسیون پژوهش موظف ‌میباشد پیاله یک ماه لحاظ خویش را اعلام داراست. لحاظ کمیسیون بررسی دراین باره دارای اعتبار و قابل‌جاری ساختن میباشد، مگر آن که هیأت بهتر بررسی لحاظ کمیسیون پژوهش را پیاله یک ماه بعد از‌اخذ اعتراض، نقض نماید. بااین حال لحاظ هیأت خوب پژوهش قطعی و مورد نیاز‌الاجراء‌میباشد. درصورت اعتراض هریک از طرفین میتوانند به مراجع ذی‌صلاح قضایی مراجعه‌ نمایند.

تبصره۳– برای صنوفی که تعداد آن ها به میزان کافی موردنیاز برای تشکیل اتحادیه نرسیده میباشد یا این که فاقد اتحادیه‌اند، ارائه پروانه استخراج و بقیه کارها صنفی از روش اتحادیه همگن یا این که اتاق صنف‌ها شهرستان مربوط، سازه به تشخیص کمیسیون تحقیق شکل میگیرد.

‌تبصره ۴ – واحدهای صنفی که تحت عنوان آلاینده یا این که مزاحم نقل جای داده میگردند،‌همچنان عضو اتحادیه‌ای که بوده‌اند خواهند ماند، حتی در‌صورتی‌که در محدوده جغرافیائی‌جدیدی قرار گیرند.

ماده۲۷– محل دایر گردیده به‌وسیله هر فرد حقیقی و واقعی یا این که حقوقی که پروانه استخراج برای آن صادر نشده میباشد با درخواست اتحادیه و تأیید اتاق صنوف شهرستان به وسیله نیروی انتظامی پلمب می گردد.

‌تبصره ۱ – پیش از پلمب محل دایر گردیده، از ده عدد بیست روز به دایرکننده مهلت داده‌می‌گردد تا کالاهای جان دار در محل را تخلیه نماید.

‌تبصره ۲ – افرادی که پلمب یا این که لاک و مهر محل‌های تعطیل گردیده در اجرای این ضابطه ‌را بشکنند و محل‌های سابق الذکر را به گونه ای از انحاء برای استخراج گزینه استعمال قرار دهند، به‌مجازات‌های مقرر در ضابطه مجازات اسلامی محکوم خواهند شد.

‌تبصره ۳ – پرداخت عوارض بوسیله افراد قضیه این ماده موجب احراز هیچ‌یک از حقوق و دستمزد صنفی نخواهد شد.

تبصره۴– درصورت عدم شناسایی یا این که عدم درخواست پلمب واحدهای صنفی فاقد پروانه استحصال ازسوی اتحادیه مربوط، اتاق صنف ها شهرستان و نیروی انتظامی کشور ایران مکلفند واحدهای فاقد پروانه دستیابی را شناسایی و پلمب کنند.

تبصره۵ – در خصوص مشاغل خانگی، بقیه مشاغل و تعاونی‌های توزیع و مصرف که براساس مقررات و قانون ها دیگری تشکیل میگردند بر به عبارتی محور فعالیت می شود.

ماده ۲۸ – واحد صنفی فقط درموارد تحت بعد از گذرانیدن فرایند نوشته شده در‌دین‌طومار‌ای که به ثبت وزیر صنعت، معدن و بیزنس خواهد رسید، به صورت موقت از یک هفته تا‌شش‌ ماه تعطیل می‌شود:

‌الف – اشتغال به کار یا این که مشاغل دیگر در محل حصول، غیر از آنچه در پروانه دستیابی‌قید شده یا این که کمیسیون بررسی مجاز شمرده میباشد.

ب – تعطیل محل استخراج فارغ از عامل موجه دست‌کم به بازه پانزده روز برای آن تیم ‌از صنوفی که به تشخیص هیأت خوب رسیدگی موجب عسر و حرج برای مصرف کننده‌می شود.

تبصره – تشخیص موجه بودن استدلال با اتاق صنوف شهرستان میباشد.

ج – عدم پرداخت حق عضویت به اتحادیه براساس ضوابطی که در دین‌طومار‌ تصویب شده کمیسیون رسیدگی رقم خورده میباشد.

‌د – عدم اجرای مصوبات و دستورها رسمی هیأت بهتر و کمیسیون رسیدگی که به‌وسیله اتحادیه‌ها به واحدهای صنفی ابلاغ شد‌ه‌است.

تبصره – تشخیص عدم اعمال بر عهده اتاق صنف‌ها شهرستان میباشد.

‌ه– – عدم اجرای تکالیف واحدهای صنفی به موجب این ضابطه.

‌تبصره ۱ – تعطیل موقت واحد صنفی با اعلام اتحادیه، رأساً از روش نیروی‌انتظامی به فعالیت می آید.

‌تبصره ۲ – هر شخص صنفی که واحد استحصال او تعطیل می شود میتواند به کمیسیون‌پژوهش گلایه نماید. لحاظ کمیسیون پژوهش که حداکثر کاسه دو هفته اعلام گردد،‌ ما یحتاج‌الاجراء میباشد. در شکل اعتراض شخص صنفی قادر است به مراجع ذی‌صلاح قضایی‌مراجعه نماید.

‌تبصره ۳ – جبران خسارات وارداتی به واحد صنفی دراثر تعطیل غیرموجه با‌تایید صلاحیت اتحادیه یا این که مراجع دیگر، به استناد لحاظ کمیسیون رسیدگی، برعهده دستوردهنده ‌میباشد.

تبصره۴– در مواقعی که تعطیلی واحد صنفی به‌تشخیص کمیسیون تحقیق شهرستان موجب عسر ‌و حرج مصرف‌کننده می‌گردد، واحد صنفی سابق الذکر به جریمه نقدی از دو میلیون (۲.۰۰۰.۰۰۰)ریال تا بیست میلیون (۲۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال محکوم می گردد.

ماده۲۹– اتحادیه‌ها می توانند وصول‌مالیات، عوارض و هزینه سرویس ها‌ وزارتخانه‌ها، شهرداری‌ها و سازمان‌های متعلق به دولت را طبق قانون ها و قانون ها روان در راستای تفاهم نامه تنظیمی و در ازای دریافت کارمزد عهده‌دار شوند و مبالغ وصول گردیده بابت مالیات، عوارض یا این که هزینه سرویس ها را فورا به اکانت رسمی مربوطه واریز نمایند.

تبصره – در شکل عدم مبادرت از سوی اتحادیه‌ها، اتاق صنف ها شهرستان میتواند با تهیه تفاهم نامه و در ازای دریافت کارمزد عهده‌دار اعمال مسئولیت‌های مقرر در‌این ماده خواهد شد.

‌ماده ۳۰ – وظایف و اختیارات اتحادیه‌ها عبارت میباشد از:

الف – ارائه توصیه برای تهیه و تنظیم، تهیه و تنظیم یا این که تغییر‌و تحول قوانین صدور پروانه استخراج و اشکال‌پروانه‌های موردنیاز برای مشاغل، به اتاق صنوف شهرستان.

ب – اجرای مصوبات و بخشنامه‌های هیأت خوب بررسی و کمیسیون پژوهش که‌درچارچوب این ضابطه به اتحادیه‌ها ابلاغ می شود.

تبصره – اتاق صنف ها شهرستان مکلف میباشد مصوبات و بخشنامه‌های هیأت خوب‌رسیدگی و کمیسیون بررسی را کاسه پنج روز از تاریخ اخذ به اتحادیه‌ها ابلاغ نماید. بعداز‌انقضای این مهلت، دبیرخانه هیأت بهتر رسیدگی و کمیسیون رسیدگی می توانند بی‌واسطه‌ مصوبات و بخشنامه‌های خویش را به اتحادیه‌ها برای ایفا ابلاغ نمایند.

ج – ارائه توصیه درباره کارها صنوف به اتاق صنف ها شهرستان.

‌د – صدور پروانه حصول با اخذ تقاضا و مدارک درخواست کنندگان با رعایت قانون ها و‌قوانین مربوط.

ه– – ابطال پروانه حصول و تعطیل محل حصول طبق قانون ها این ضابطه و اعلام آن به‌کمیسیون بررسی و دوری از ادامه عمل واحدهای صنفی که سوای پروانه استحصال دایر ‌می گردند (بر پایه ی ماده ۲۷ این ضابطه) یا این که پروانه آنان به عللی فسخ می گردد.

و – تهیه دارایی سال بعد از آن و تسلیم آن تا انتها دی ماه هر سال به اتاق صنف ها شهرستان جهت تفحص و ثبت.

ز – تهیه ترازنامه هر ساله و تسلیم آن تا نقطه نهایی خرداد هر سال به اتاق صنف‌ها شهرستان برای بازرسی و ثبت.

ح – ساخت و ساز وام ها موردنیاز برای آموزشهای لازم اشخاص صنفی به صورت غیر وابسته یا این که با‌یاری سازمان‌های دولتی یا این که غیردولتی.

ط – تشکیل کمیسیون‌های تحقیق به شکایات، حل اختلاف، رسیدگی واحدهای‌صنفی، فنی و آموزشی و کمیسیون‌های دیگر تصویب شده هیأت خوب پژوهش.

تبصره ۱ – اعضای کمیسیون‌های نام برده میان سه عدد پنج نفرند که از در میان اعضای‌دارنده پروانه استحصال به توصیه اتحادیه و ثبت اتاق صنف‌ها شهرستان ذی‌ربط گزینش ‌میگردند.

تبصره ۲ – دین‌طومار اجرایی این حایل به وسیله دبیرخانه هیأت خوب تحقیق و اتاق‌های صنفها راءس استان مراکزاستان‌ها تهیه و تنظیم و به ثبت وزیر صنعت، معدن و بیزنس خواهد رسید.

تبصره ۳ – درصورت بروز اختلاف صنفی در میان اشخاص صنفی و اتحادیه، مراتب به‌اتاق صنف ها شهرستان جهت پژوهش و صدور رأی ارجاع می‌گردد. طرف معترض نسبت به‌رأی صادر گردیده میتواند پیاله بیست روز اعتراض خویش را به کمیسیون پژوهش تسلیم ‌داراست. لحاظ کمیسیون رسیدگی قطعی و مورد نیاز‌الاجراء خواهد بود. درصورت اعتراض هر مورد از ‌طرفین میتوانند به مراجع ذی‌صلاح قضایی مراجعه نمایند.

ی – وصول مالیات، عوارض و هزینه سرویس ها به نمایندگی از طرف وزارتخانه‌ها،‌ شهرداری‌ها و سازمان‌های متعلق به دولت.

ک – هماهنگ شدن با شهرداری و شورای شهر به مراد ساخت شهرک‌های صنفی و تمرکز‌تدریجی کالاها و معاملات عمده فروشی در میادین و مرکزها مشخص و معلوم شهری متناسب با‌احتیاجات شهر طبق ضوابط و ضوابطی که به‌ثبت کمیسیون تحقیق رسد.

ل – ارائه توصیه به خواسته انتخاب نرخ متاع و سرویس ها، حدود صنفی، تعداد‌واحدهای صنفی لازم در هر سال جهت صدور پروانه حصول به اتاق صنوف شهرستان جهت بازرسی و ثبت کمیسیون پژوهش.

م – بقیه مواقعی که در‌این ضابطه پیش‌بینی گردیده‌است.

تبصره – در قسمت‌ها و شهرهای تابعه راس شهرستان که سازه به اعلام اتحادیه‌ها و‌ ثبت هیأت‌خوب پژوهش اعمال سرویس ها صنفی ازطریق اتحادیه مقدور وجود ندارد، ‌اداره ها دولتی ذی‌ربط، شهرداری‌ها، سازمان‌های متعلق و دفتر ها اتاق‌های صنف ها شهرستان‌ حسب آیتم مجازند سرویس ها ذکر شده را جاری ساختن دهند.

ن – برگزاری عصر‌های آموزشی احکام کسب و کار و تجارت به‌طور غیر وابسته یا این که با امداد بسیج صنوف مرز و بوم پیش از صدور و تمدید پروانه استحصال اعضای صنف

س – اتحادیه‌هایی که بیش تر از دو هزار عضو و بازارهای کبیر صنفی دارا‌هستند می توانند برای امداد و تسهیل اعمال کارها مراجعین، در نقاط متفاوت کنسولگری تشکیل دهند.

‌ماده ۳۱ – منابع مالی هر اتحادیه عبارتند از:

‌الف – حق عضویت اشخاص صنفی در اتحادیه.

وکیل مشهد



ب – وجوه دریافتی در عوض سرویس ها غیرموظف از حق عضویت اشخاص قبیل سرویس ها فنی و آموزشی به اعضای صنف

ج – امداد‌های دریافتی از افراد واقعی یا این که حق عضویت اشخاص حقوقی.

‌د – کارمزد وصول مالیات، عوارض و هزینه سرویس ها وزارتخانه‌ها، شهرداری‌ها و‌سازمان‌های متعلق به دولت.

ه– – درصدی از وجوه دریافتی بابت صدور و تمدید پروانه استخراج

تبصره۱– اتحادیه‌ها مکلفند هنگام صدور و تمدید پروانه استخراج پول هایی را از اشخاص صنفی وصول و درصدی از آن را به اکانت اتاق صنف ها شهرستان (زمینه بند۱ ماده۳۷ مکرر) و درصد دیگری را به اکانت اتاق صنف ها کشور‌ایران (مسئله بند۱ ماده ۴۷) واریز نمایند. ترازو مبالغ دریافتی و درصد سهم اتاق‌های صنوف شهرستان و جمهوری اسلامی ایرا ن و طرز وصول وجوه سابق الذکر و بقیه بندهای این ماده متناسب با شرایط اتحادیه، نوع کار و شهر، صرفا در چهارچوب دین‌طومار‌ای مجاز میباشد که‌ به ‌سفارش اتاق صنوف جمهوری اسلامی ایران و با همیاری اتاق‌های صنف ها استان‌ها بوسیله دبیرخانه هیأت‌بهتر رسیدگی تنظیم میگردد و حداکثر کاسه سه ماه از تاریخ موردنیاز‌الاجراء شدن این ضابطه به‌ثبت وزیر صنعت، معدن و کسب و کار می رسد.

تبصره۲– اتحادیه‌ها موظفند بیست درصد (۲۰%) مبالغ دریافتی به موجب این ‌ماده را به اکانت اتاق صنف ها شهرستان واریز نمایند. پول هایی که جهت تهیه و تنظیم ساختمان و برگزاری زمان‌های آموزشی در پوسته امداد‌های دریافتی از اعضاء دریافت گردیده است با تأیید اتاق صنفها شهرستان از حکم این تبصره مستثنی میباشد.

پرهیز از ملاقات فرزند

۱۳ بازديد
۰ ۰

ی وکیل مشهد


نهی کردن از ملاقات فرزند


جدایی به عنوان مثال پیشامد های اجتماعی بوده که ممکن میباشد تاثیرات منفی بر خردسال ها نتیجه ها از آن وصلت بگذارد. مثلا این تاثیرات منفی میتواند عدم حضور مثبت و کافی یکی‌از پدر و مادر در کنار فرزند باشد.



√ بر پایه ی ضابطه ملاقات فرزند از دستمزد پدر و مادر میباشد و ضابطه مدنی نیز در‌این خصوص مقرر کرده: در صورتی‌که که به انگیزه جدایی یا این که به هر انگیزه دیگر ابوین در یک خانه سکونت نداشته باشند، هریک از ابوین که کودک ذیل حضانت وی نمیباشد حق ملاقات نوپا خویش را داراست.



حضانت فرزند



حضانت از فرزند که معمولا بعد از طلاق پدر و مادر مطرح می‌ گردد در واقع به عبارتی سرپرستی و محافظت از فرزند یا این که فرزندانی میباشد که به سن بلوغ نرسیده اند.



√ اما گفت و گو حضانت فرزند فقطً به جدایی پدر و مادر محصور نمی‌شود بلکه در مورد ها دیگری همانند فوت پدر و مادر نیز حضانت فرزندانی که به بلوغ نرسیده ‌اند گزینه دقت میباشد.

درخواست مشورت کردن حقوقی ملاقات فرزند

"*" وارد کردن بخش های ستاره دار ضروری میباشد



√ حضانت فرزند به موجب ضابطه نیز این سیرتکامل تعریف‌و‌تمجید گردیده است: محافظت جسمی و مواظبت و سرپرستی از کودک میباشد که هم حق و هم تکلیف ابوین میباشد. همینطور حضانت فرزند تا سن بلوغ، یعنی ۹ سال مجموع قمری برای دختر و ۱۵ سال کل قمری برای پسر باقی میباشد و آنگاه فرزند از سن حضانت بیرون گردیده و انتخاب اینکه نزد پدرش معاش نماید یا این که مادرش با خویش اوست.



حق ملاقات با فرزند پس از جدایی



حق ملاقات فرزند از مبرهن ترین حقوق و دستمزد پدر و مادر میباشد و نمی‌ اقتدار کسی را از این حق محروم کرد.



√ چنانچه به هر دلیلی پدر و مادر بچه منقطع معاش نمایند، هر مورد از بابا یا این که مامان که سرپرستی و حضانت طفل را به عهده داراست می ‌بایست موقعیت ملاقات نوباوه را با دیگر والدینی که با نوپا معاش نمی‌ نماید آماده نماید. ولی این مسئله می‌ بایست با خواست فرزند و بابا یا این که مادری باشد که حضانت طفل را به عهده ندارد. ‌

بیشتر بخوانید لاف در وصلت | جرم تدلیس و فریب در نکاح


√ در هر شکل در شرایطی که پدر و مادر بر رمز ملاقات فرزند به تفاهم نرسند دادگاه مربوطه به‌این زمینه تحقیق خواهد کرد.



پرهیز از ملاقات فرزند



عدم سکونت فرزند در خانه مشترک با هر دو پدر و مادر می ‌تواند به دلایل مختلفی باشد که جدایی یکی آن دلایل میباشد.



√ در هر شکل در‌صورتی‌که فرزند پایین حضانت یکی‌از پدر و مادر باشد و یا این که در حضانت فرد دیگری غیر از والدین همانند پدربزرگ و مادربزرگ باشد (حضانت به خرج بابا یا این که مامان)، درین موقعیت درصورتی که عدم ملاقات هرمورد از پدر و مادر با فرزند ناشی از تقصیر یا این که منع شخصی باشد که فرزند زیر حضانت اوست، ضابطه با این زمینه رویا رویی خواهد کرد.



√ به عبارت دیگر هیچ کس حق ندارد بازدارنده ملاقات فرزند با والدینش گردد و یا این که با تقصیر وی حالت به سیرتکامل ‌ای گردد که قابلیت ملاقات فرزند با والدینش نباشد.



√ ضابطه حفاظت از خانواده نیز راجع به نهی کردن از ملاقات فرزند مقرر نموده است که: صغیر و مجنون را نمی قدرت سوای رضایت اما، قیم، مامان یا این که فردی که حضانت و مراقبت آنها به وی واگذار شد‌ه‌است، از محل اقامت مقرر فی مابین طرفین یا این که محل اقامت پیش از وقوع جدایی، به محل دیگر یا این که آن سوی مرز ارسال کرد، مگر اینکه دادگاه آن را به مصلحت صغیر و مجنون بداند و با پیش بینی حق ملاقات افراد ذی حق، این فرمان را اذن دهد.

حکم رسمی مخالفت ملاقات فرزند, نماینده قانونی خانواده, مشورت حقوقی جدایی, نماینده قانونی طهران, نماینده قانونی عالی, نماینده قانونی حضانت, شایسته ترین نماینده قانونی ملاقات با فرزند, مشورت کردن حقوقی آنلاین
دادگاه در شکل موافقت با بیرون کردن صغیر و مجنون از مملکت، سازه بر درخواست ذی‌عایدی، برای ضمانت بازگرداندن صغیر و مجنون، هواخواهی قابل قبولی دریافت می‌ نماید.



√ به موجب ضابطه مذکور بیرون کردن فرزند ذیل حضانت از محل اقامتی که فی مابین پدر و مادر توافق شد‌ه‌است یک کدام از مانع ها ملاقات فرزند با بابا یا این که مادری میباشد که بچه پایین حضانت وی وجود ندارد.



√ اگر که بیرون کردن فرزند ذیل حضانت از محل اقامت آیتم توافق به صلاح طفل باشد، دادگاه به خواسته مهیا بودن ملاقات فرزند با بابا و مادری که فرزند ذیل حضانت و سرپرستیشان وجود ندارد، مالی تحت عنوان ضمانت اخذ خواهد کرد.

بیشتر بخوانید توقیف جنس مشاع و روش دستگیر آن


مجازات منع از ملاقات فرزند



گفته شد که ملاقات فرزند برای مثال حقوق و دستمزد رسمی پدر و مادر میباشد بدین ترتیب تضمین اجرای رسمی بازداشتن از ملاقات فرزند به گستردن ذیل است:



به موجب ضابطه هواخواهی از خانواده هرگاه دادگاه تشخیص دهد که توافقات درباره ی ملاقات، حضانت، محافظت و بقیه کارها مرتبط با نوباوه مغایر مصلحت اوست، یا این که اگر که مسئول حضانت از ایفا تکالیف مقرر جلوگیری نماید و یا این که بازدارنده ملاقات کودک پایین حضانت با افراد ذی حق خواهد شد، می ‌تواند در باب اموری از قبیل واگذاری حضانت به دیگری، گزینش ناظر با پیش ‌بینی حدود رسیدگی او و با رعایت مصلحت نوپا، تصمیم مقتضی اتخاذ نماید.



√ هرگاه مسئول حضانت از اعمال تکالیف مقرر جلوگیری نماید یا این که بازدارنده ملاقات بچه با افراد ذی‌ حق گردد، برای توشه اولیه به پرداخت جزای نقدی رتبه هشت و در شکل تکرار به حداکثر مجازات ذکر شده محکوم میشود.

درخواست مشورت کردن حقوقی ملاقات فرزند

"*" وارد کردن بخش های ستاره دار ضروری میباشد




√ در فیض نهی کردن از ملاقات فرزند با عده ای که حق ملاقات دارا هستند به موجب ضابطه باعث به مجازات جزای نقدی، واگذاری حضانت فرزند و دستگیر شخص گردد.

صدور حکم جلب

۱۳ بازديد
۰ ۰


وضعیت صدور حکم جلب سیار
حکم جلب سیار یکی دو نوع حکم جلب میباشد همان گونه که از تیتر آن معلوم میباشد این حکم سیار میباشد و فردی که حکم جلب برای وی صادر گردیده‌است در هر فرصت و جای می شود به حکم ضابطه اورا دستگیر کرد. در‌پی این نوشته ی علمی به تعریفی بدون نقص از حکم جلب خوا‌هیم پرداخت و پیرو به موقعیت صدور حکم جلب سیار خوا‌هیم پرداخت.

حکم جلب سیار چیست؟ تفاوت حکم جلب معمولی با سیار در چیست؟
تصمیمی که دادگاه در پوسته حکم میگیرد مورد نیاز الاجرا است. حکم جلب در واقع واپسین آیتم اجرا فشار بر روی شخصی میباشد که بر پایه ی ضابطه و با مدارک بدهکار شناخته شد‌ه‌است. پس تصمیمات دادگاه وقتی به صدور حکم منجر گردد که یا این که دادگاه تصمیمی در باب ماهیت بحث گرفته باشد و یا این که در معنای خاتمه دعوای دو نفر میباشد. صدور حکم جلب سیار و یا این که حکم جلب معمولی از سیاستی میباشد که دادگاه برای خاتمه مشاجره آن را صادر می نماید. در پرونده های حقوقی که دعوای آن مرتبط با کارها مالی میباشد فرمان حکم جلب برای بدهکار به سادگی صادر نمی‌شود و معمولا بایستی فرایند حقوقی طی خواهد شد آن‌گاه در غایت برای فیصله دادن به گفت و گو این حکم از سوی دادگاه صادر میشود. ولی قابل ذکر میباشد که در دعاوی کیفری صدور این حکم سریع و فارغ از تشریفات میباشد و صرفا در دعاوی حقوقی به بدهکار زمان پرداخت داده میشود.

عدم پرداخت مبلغ تحلیل و عدم پرداخت مهریه بوسیله مرد و یا این که سرقت و کلاهبرداری و امثالهم از اختلافات مالی میباشد که در دادگاه ها مطرح می‌گردد. همانگونه که می‌دانید آغاز از روش شورای حل اختلاف برای اشخاص اظهارنامه هشدار برای بدهکار ارسال می‌گردد و در صورتیکه ارسال اظهار طومار ثمری نداشت طلبکار مبادرت به طرح گلایه می نماید. بعد شخص به دادگاه خوانده میشود و از او نگهبانی مطلوب برای پرداخت بدهی خویش را مطالبه می نماید و در شکل عدم پرداخت طلبکار خواهان توقیف اموال بدهکار می‌شود و در‌حالتی که که هیچ اموالی از فرد بدهکار شناسایی نشود در غایت دادگاه حکم جلب او‌را صادر می کند. در موقعیت کلی حکم جلب بر دو نوع حکم جلب معمولی و حکم جلب سیار میباشد. در هر دو وضعیت حاکم پرونده ممکن میباشد یک کدام از این دو مقصود را از صدور اینگونه حکمی داشته باشد.

یک؛ هنگامی که دادگاه رای قطعی خویش را صادر کرد‌ه باشد و فرد بدهکار را بدون چاره به پرداخت بدهی کند و وقتی که‌این حکم صادر گردد تا فرصت پرداخت بدهی فرد در زندان باقی خواهد ماند. دو؛ دعوای که در دادگاه مطرح گردیده است نیاز به پژوهش ها و داده ها بیشتری برای تصمیم آخری دادگاه موردنیاز میباشد از این رو حکم دهنده در شکل نیاز حکم جلب فردی را برای پژوهش ها بیشتر صادر می کند و وقتی این حادثه میافتد که اتهام فرد برای دادگاه مشخص و معلوم نشده باشد. حکم جلب معمولی هنگامی صادر می گردد که شاکی پرونده نشانی خانه مسکونی یا این که دفتر طلبکار را بداند و با دادن نشانی به دادگاه از روش افسر کلانتری مبادرت به جلب بدهکار می کند. ولی در صورتی شاکی آدرسی از بدهکار نداشته باشد و یا این که با داشتن نشانی البته بدهکار فراری باشد در‌این‌حالت‌ حکم جلب سیار برای بدهکار صادر شود و این حکم صادر گردیده به همه مراجع قضایی ارسال میگردد که در شکل یافت کردن بدهکار با شاکی همیاری ما یحتاج را اعمال دهند.

موقعیت صدور حکم جلب سیار (22)موقعیت صدور حکم جلب سیار (۲۲)
تفاوت حکم جلب سیار با امر جلب چیست؟
حکم جلب معمولی یا این که حکم جلب سیار اساسا مسئله و طریق اعمال و همینطور ماهیت شغل حقوقی تفاوتی با یکدیگر ندارد. همانگونه که پیش خیس گفته شد؛ وقتی که گفته گردد دادگاه حکم صادر نموده است به‌این معنا میباشد که دادگاه تصمیم خویش را راجع‌به بحث گرفته میباشد. البته وقتی که حکم کننده پرونده فرمان جلب فرد بدهکار یا این که فرد تبهکار را صادر می نماید مراد دستگیری شخص و مراجعه وی به دادگاه میباشد. شاکی با گلایه از طرف بحث و در شکل مشخص و معلوم شدن محکومیت جنایتکار از دادگاه خواهان اجرای حکم می‌گردد. برای دعوای کارها مالی شاکی لیست همگی اموال جنایتکار را به ارائه میدهد تا با توقیف اموال فرد را در پرداخت بدهی خویش پایین فشار قرار دهند که در شکل عدم پرداخت اموال وی برای پرداخت بدهی او در مزایده فروش قرار گرفته می گردد. در حالتی‌که اموالی از او شناسایی نشود دادگاه حکم جلب او را صادر خواهد کرد.

پس بر پایه ی ضابطه بدهکار برای پرداخت بدهی خویش به دادگاه خوانده می‌شود و فرمان جلب برای پرداخت بدهی صادر میشود ولی حکم جلب هنگامی میباشد که بدهکار در هیچ قوانینی بدهی خویش را پرداخت نکند در غایت حکم جلب او صادر گردد خواه حکم جلب سیار و یا این که حکم جلب معمولی فرقی اساسا زمینه ندارد. اگر مجرم نیز فوت نماید بدهی وی به ورثه منتقل میشود و می بایست وراث بدهی متوفی را پرداخت کنند. پس فهمیدن این نکته بسیار دارای اهمیت میباشد که شاید بعضی فرمان جلب با حکم جلب را خطا متصور شوند. ولی در غایت برای صدور حکم مربوطه می بایست چندین وضعیت ما یحتاج ‌وجود داشته باشد. شاید در زمان متن ارائه گردیده متوجه حالت صدور این حکم گردیده باشید البته مورد نیاز میباشد تا توشه دیگر و به طور پیوسته این وضعیت بیان شوند.

حالت صدور حکم جلب سیار چیست؟
برای صدور حکم جلب سیار حالت عام و خاصی وجود دارااست که دادگاه با حدس این وضعیت مبادرت به صدور اینگونه حکمی خواهد کرد که فرآیند صدور این حکم بغرنج و طولانی میباشد. این حالت به گستردن پایین میباشد؛

صدور حکم جلب چه سیار و چه معمولی برای نقطه پایان بحث و فیصله دادن آن میباشد پس شرط ما یحتاج صدور این حکم این میباشد که اقدامات مایحتاج و روند گلایه شاکی به صحت و مبنی بر ضابطه صورت گرفته باشد آنگاه حکم صادر شود.

وقتی جلب سیار به طور حکم صادر میگردد که دادگاه مجرم را بدهکار شناخته و او‌را طب حکمی محکوم کرد‌ه باشد.

س وکیل مشهد 

قرار موقوفی تعقیب

۱۲ بازديد
۰ ۰
در خصوص کل جرایم فرایند تفحص این چنین میباشد که در بالا، مورد در دادسرا به وسیله بازپرس تفحص میگردد. همان بازپرس وظیفه داراست که مورد را از نظر جرم بودن یا این که نبودن آیتم تحقیق قرار دهد. درصورتی که بازپرس بدین سود رسد که شغل ارتکابی جرم نبوده میباشد، قرار نهی کردن تعقیب صادر می نماید و در صورتی‌که به‌این فیض رسد که فعالیت ارتکابی جرم بوده و مدارک کافی نیز وجود داشته باشد که آرم دهد جرم بوسیله مجرم ارتکاب پیدا کرده؛ قرار جلب به دادرسی صادر می شود.

اثرها قرار جلب به دادرسی
مانند تمامی قرارهای دیگری که وجود دارااست قرار جلب نیز اثراتی داراست. قانونگذار در ماده ۲۶۷ ضابطه دین دادرسی کیفری ذکر می نماید که « در شکل نقض قرار جلوگیری کردن تعقیب و صدور قرار جلب به دادرسی بوسیله دادگاه، بازپرس موظف میباشد مجرم را احضار و قضیه اتهام را به وی تفهیم نماید و با دریافت واپسین وکیل مشهد پشتیبانی و دفاع مطلوب از او، پرونده را به دادگاه ارسال کند.» با دقت به‌این ماده متوجه خوا هیم شد که تاثیر این قرار، به جریان افتادن پرونده مجرم در دادگاه میباشد.

قرار موقوفی تعقیب
دادسرا کجاست؟
آیا صدور قرار جلب به دادرسی به معنای جنایتکار بودن مجرم میباشد؟

ممکن میباشد این تصور برای شما به وجود آمده باشد که صدور قرار جلب به معنای تبهکار بودن شخص میباشد. ولی در جواب بایستی اظهار‌کرد این تصور اشتباه میباشد. در واقع صدور این قرار به‌این مفهوم میباشد که برهان کافی برای انتساب جرم به تبهکار وجود داراست. البته این که آیا وی تبهکار میباشد یا این که نه؟ هنوز معلوم وجود ندارد و وظیفه تشخیص آن بر عهده دادگاه باتقوا است. همان تا وقتی که حکم محکومیت صادر نشده باشد مجرمیتی نیز وجود نخواهد داشت.

نکته: قرار جلب نیاز به پذیرش دادستان دارااست. در‌حالتی که این قرار به پذیرش دادستان نرسد و بازپرس نیز پافشاری بر صدور آن داشته باشد، دادگاه با تقوا به اختلاف به وجود آمده تفحص خواهد کرد.

آیا قرار جلب امکان اعتراض داراست؟
این قرار مثلا قرارهایی میباشد که قطعی میباشد و اعتراض درباره ی آن پذیرفته نخواهد بود.

صدور جدایی توافقی

۱۳ بازديد
۰ ۰


و وکیل مشهد ی 
در ذهن بخش اعظمی از عموم جدایی دارنده یک روش مشقت بار و پرتنش میباشد که زوجین در آحاد موردها مخالف یکدیگر میباشند. شاید در بخش اعظمی از موردها چنین هم باشد البته خیر مدام. جدایی توافقی نوعی جدایی میباشد که در آن زن و شوهر به هر دلیلی بواسطه صلاحدید خودشان برای طلاق به توافق میرسند. آن‌ها در پشت راز گذاشتن تک تک فرآیند جدایی و مسائل معاش مشترک نیز با یکدیگر به توافق میرسند. مهم ترین مواقعی که در جدایی توافقی شیوه و واحد سنجش آن گزینه توافق زوجین قرار می‌گیرد عبارتند از:

مهریه، نفقه‌، حضانت فرزندان و جهزیه

در طلاق توافقی هر تصمیمی که زن و شوهر در امر این مسائل بگیرند و هر توافقی که میان آن ها در زمینه‌ی مقدار و روش جاری ساختن شدن مفاد نام برده شکل بگیرد به وسیله دادگاه نیز متشخص شمرده گردیده و مقبول واقع می شود.


فرآیند جدایی توافقی
با وجود اینکه در جدایی توافقی زوجین هر دو قصد به طلاق دارا هستند و به توافق رسیده‌اند، حکم جدایی به‌سرعت صادر نمی شود. جدایی توافقی نیز مراحلی داراست که بایستی آن فرایند برای صدور جدایی طی بشوند.

۱. مشورت و تصمیم
در او‌لین مرحله برای جدایی توافقی زوجین می بایست داده ها خویش را در سامانه دفعه دهی جدایی تصویب کرده و وهله دریافت نمایند. بعد از آن زوجین می بایست در مرکز ها رقم خورده جهت مشورت خانواده حضور یابند و رمز اعمال می بایست مدرک عدم انصراف از جدایی را اخذ نمایند. بدین شکل تصمیم آنان برای جدایی از نگاه دادگاه قطعی تشخیص داده گردد.

۲. ارائه دادخواست
درین مرحله هر مورد از زوجین و یا این که وکلای آن ها بایستی دادخواست برای جدایی توافقی را نثار نمایند. برای این عمل بایستی به دفترها سرویس ها قضایی مراجعه نمایند.

۳. گزینش وقت دادرسی
بعد از نثار دادخواست زوجین می بایست معطل باشند تا برای آنان وقت دادرسی در دادگاه خانواده رقم بخورد. گزینش وقت دادرسی به وسیله ابلاغیه به هر مورد از طرفین اگاهی داده گردد. آگهی از روش پیامک نیز شکل خواهد گرفت و زوجین می توانند با مراجعه به سامانه ابلاغ الکترونیکی سنا از جزئیات آن باخبر شوند.

۴. حضور در دادگاه
بعداز اخذ ابلاغیه زوجین یا این که وکلای آنان می بایست در وقت رقم خورده در شعبه رقم خورده در ابلاغیه به همپا مدارک ما یحتاج حضور یابند.

۵. عملکرد برای سازگاری
درین مرحله زوجین یا این که وکلای آن‌ها پس از پرداخت هزینه مشورت بایستی به واحد مشاور دادگاه خانواده مراجعه نمایند. آن‌گاه مشاور خانواده کل عملکرد خویش را برای سازگاری و تولید مصالحه در میان طرفین اجرا میدهد. البته در شکل عدم توفیق و پافشاری طرفین به طلاق، مشاور توافق‌طومار طلاق را تهیه و تنظیم میکند که به امضا او و طرفین می‌رسد. آن‌گاه مشاور توافق‌طومار را به هر دو طرف تحویل می دهد تا جهت صدور سند عدم سازگاری نثار دادگاه کنند.

۶. تست بارداری
در‌این مرحله برای صدور مدرک عدم سازگاری بایستی آبستن نبودن زن برای دادگاه محرز گردد.

اگر که زن اقرار به حامله نبودن نماید برای دادگاه

داشتن سند عدم بارداری از آزمایشگاه که به وسیله زن پیش از مراجعه به دادگاه خانواده گرفته گردیده باشد مقبول میباشد.

باکره بودن زن نیز برای صدور مدرک عدم سازگاری مقبول میباشد ولی دراین باره زن می بایست مدرک تندرست بکارت خویش را از آزمایشگاه گرفته و به دادگاه ارائه کند.

همینطور در شکل یائسگی زن نیز نیازی به ارائه مدرک عدم بارداری نمی باشد.

در‌حالتی که زوجین هر دو درباره ی حامله نبودن زوجه توافق داشته باشند نیز برای صدور سند عدم سازگاری کفایت میکند.

۷. صدور سند عدم سازگاری
بعداز اجرا فرایند نام برده زوجین یا این که وکلای آن ها می بایست برای اخذ سند عدم سازگاری به دادگاه مراجعه نمایند.

۸. صدور جدایی توافقی
در مرحله انتها زوجین بعداز اخذ مدرک عدم سازگاری ۳ ماه زمان دارند برای جدایی به دفتر ها جدایی مراجعه نمایند.


موقعیت
همان طور که از اسم آن پیدا میباشد مهم ترین شرط این نوع جدایی آغاز رضایت هر دو طرف به طلاق و توافق آن ها میباشد. آن‌گاه بایستی هر کدام از زوجین در مورد ها معاش مشترک خویش به توافق رسیده باشند. برای مثال پرداخت و یا این که عدم پرداخت مهریه و یا این که درصورت پرداخت مهریه ترازو و طرز پرداخت آن نیز بایستی آیتم توافق هر دو طرف باشد. یک کدام از دیگر از موقعیت اصلی جدایی توافقی حضانت فرزندان میباشد. زوجین بایستی درخصوص حضانت و سرپرستی هرمورد از فرزندان خویش به توافق رسیده باشند. به عنوان مثال چنانچه حضانت فرزند با بابا خواهد بود، مامان چه بازه زمانی و در چه مجال‌هایی می‌تواند برای دیدن فرزند خویش حضور یابد. یا این که یک‌سری روز در هر ماه فرزند می بایست نزد مامان و چندین روز نزد بابا خویش باشد. حالت جدایی توافقی حساس و دارنده عدم وضوح‌های متعددی میباشد. بهمین ادله معمولا زوجین هنگام دریافت کردن جدایی توافقی این مسائل را به نماینده قانونی خویش میسپارند.

احتکار و افساد فی الارض

۱۳ بازديد
۰ ۰


ن وکیل مشهد تعزیرات
احتکار و افساد فی الارض
در‌صورتی‌که مرتکب قصد ضربه زدن به نظام کشور‌ایران یا این که رویا رویی با نظام را داشته باشد، یا این که دانش داشته باشد که مبادرت وی در تقابل با نظام مفید میباشد، اگر درحد افساد فی الارض باشد:

مرتکب تحت عنوان مفسد فی الارض به اعدام محکوم میگردد.
افزون بر آن به ضبط تمامی اموالی که از راه و روش مغایر ضابطه به دست آمده محکوم میشود.
در‌حالتی که محتکر فرد یا این که افراد دولتی یا این که متعلق به دولت باشند مجازات آنان به چه روش می‌باشد؟
در پروندهایی که که مورد آنها جرم احتکار میباشد، در حالتی که محتکر (هر کس گران فروشی می نماید) برای مثال افراد دولتی یا این که متعلق به دولت باشد، مجازات آن ها بر اساس حایل ۲ ماده ۲ ضابطه اخلالگران در نظام اقتصادی سرزمین، حبس و پرداخت جریمه ی مالی و ۷۲ تا ۷۲ ضربه شلاق خواهد بود. مدیریت یا این که مدیران، بازرس یا این که بازرسان ملزم به آگاه ساختن عامل ها میباشند. در غیر این شکل و بی سروصدا کردن تحت عنوان نائب رئیس در جرم شناخته و به مجازات نائب رئیس در جرم محکوم خواهند شد.

قابل سپری شد بودن یا این که غیر قابل سپری شد بودن جرم احتکار
جرم احتکار از مجموعه جرایم غیر قابل سپری شد هست. یعنی شاید با گلایه شاکی سری استارت بشود، البته یقینا با رضایت شاکی پرونده مختومه نمی‌شود. زیرا جرم دارنده جنبه همگانی میباشد و سبب بر هم زدن نظم همگانی گردیده است. و دادستان تحت عنوان مدعا العموم بدین تفحص و اجرای مجازات آن را از دادگاه می‌خواهد.
 

ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس کلاهبرداری

۱۲ بازديد
۰ ۰

صویب ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری در مجلس شورای اسلامی به سال ۱۳۶۴ گشوده میگردد و در ۱۳۶۷ این ضابطه به ثبت مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز رسید. کلاهبرداری جرمی میباشد که در آن شخص یا این که کسانی با فریب و به کار گیری از وسایل متقلبانه مبادرت به تصاحب اموال جمع‌ای می‌نمایند.

درین جرم ضرر و زیان مالی به شخص یا این که اشخاص قربانی کلاهبرداری وارد می‌گردد و کلاهبرداران از این بابت عایدی مالی اکثری خواهند موفقیت. در جرم کلاهبرداری سه عنصر رسمی، دنیوی و معنوی تشکیل دهنده جرم میباشند. براین اساس با به کارگیری از ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء اختلاس و کلاهبرداری می‌اقتدار به چنین جرائم استیناف کرد. برای دانایی از این ضابطه اصلی و ماده‌ها و تبصره‌هایش، به‌دنبال با این نوشته‌ی علمی از شرکت حقوقی آتیه آفرینان عدل و داد جو، یار و همدم ما باشید.

ماده‌ها و تبصره‌های ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس کلاهبرداری
در اینجا قصد داریم شمارا در کل با ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس و کلاهبرداری آشنا کنیم.

ماده 1
ماده 1 ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس و کلاهبرداری که دارنده تبصره‌هایی نیز هست، ذکر می‌نماید که:

هر شخصی که با یاری خیانت و تقلب عموم فریب دهد و از جملهً به آن ها درباره وجود کمپانی‌ها، سوله‌ها، تجارتخانه‌ها یا این که مؤسسات ساختگی وعده بدهد و اموال آنها را با طریق‌های غیرواقع و ابزار غیررسمی از دستشان درآورد، یا این که آنان‌را از پیشامدهای غیرواقعی و حادثه ها بترساند، کلاهبردار شناخته می شود.

کلاهبرداران عمدتاً با نام و عنا وین جعلی یا این که وسایل تقلبی، سندها، وجوه و مدارک قلابی، متاع اشخاص قربانی را به چنگ میاورند. هنگامی که جرم کلاهبرداری ثابت خواهد شد، متهم بایستی ضمن رد کالا به مالک آن، مجازات حبس از 1 تا 7 سال را پشت راز نهاده و همینطور جریمه نقدی هم اندازه مالی که دریافت کرده را بپردازد.

ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری مصادیق این جرم را به طور مشدد تحقیق می‌نماید. این ضابطه به جهت اهمیتی که در جامعه دارااست و تاثیرات مطلوبش، احوال شد‌ه‌است. براین اساس با رعایت مواد و تبصره‌های آن قادر خواهیم بود جامعه تندرست‌خیس و ایمن‌تری داشته باشیم.

ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس کلاهبرداری
ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس کلاهبرداری
ضابطه مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری در ماده نخستین خویش سه زمینه اساسی را تحقیق نموده است که عبارتند از:

۱_ به کارگیری از اسم یا این که سمت قلابی از طرف سازمان‌ها برای کلاهبرداری از اشخاص جامعه

۲_ تبلیغ با وسایل رابطه جمعی همانند تلویزیون، رادیو، خبر نامه، خبر نامه و … برای عوام فریبی و تصاحب اموال اشخاص جامعه

۳_ پژوهش اینکه کلاهبرداری از پرسنل دولت بوده یا این که نه.

معمولاً در مواجهه با جرائمی از این دست، یک نماینده قانونی کلاهبرداری قادر است نقش مهمی را چهت نیل اشخاص به حق و حقوق و دستمزد و اموال از دست رفته‌شان اعمال نماید.

برخی از حقوقدانان بر این باروند که بایستی تشدید مجازات برای کارکنان دولت که مبادرت به کلاهبرداری می‌نمایند، شکل گیرد البته گردآوری دیگری از کارشناسان حقوقی معتقدند که تنهاً کارمند دولت بودن نمی‌تواند دلیلی برای تشدید مجازات باشد و بکار گیری ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس و کلاهبرداری بایستی مشمول هم اکنون مرتکبین جرم باشد و بایستی تحقق این جرم اثبات گردد تا تشدید مجازات بر متهم جایز باشد.

تبصره ۱- در همه مورد ها مرتبط با ماده یک ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس و کلاهبرداری، دادگاه می تواند در شکل وجود جهات و کیفیات مخففه، مجازات مرتکب را تنها تا دست کم مجازات مقرر درین ماده و انفصال ابد از سرویس ها دولتی محکوم نماید و کارکشته به تعلیق اجرای کیفر حکم نیست.

تبصره ۲- دستکم مجازات برای استارت به جرم کلاهبرداری مقرر می گردد البته در صورتی نفس فعالیت صورت گرفته نیز جرم باشد، شخص کلاهبردار به مجازات آن جرم نیز محکوم میشود.

کارگر دولتی ضمن مجازات رقم خورده برای جرم کلاهبرداری، درصورتی که که در موضع رئیس مجموع یا این که فراتر یا این که هم جایگاه آنها باشند، به انفصال دایم از سرویس ها دولتی و در صورتی‌که در سطح های پائین خیس باشند به 6 ماه تا 3 سال انفصال موقت از سرویس ها دولتی محکوم می گردند. مطابق ضابطه تازه کاهش مجازات حبس تعزیری، در صورتیکه که حالت جان دار در ماده ۱۱ ضابطه در پرونده کیفری پژوهشگر باشد، مجازات جرم کلاهبرداری به نصف آن کاهش مییابد و قابل سپری شد می باشد.

ماده 2
ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری در ماده 2 به تفصیل ذیل میباشد:

کسی که به طریقی از انحاء امتیازاتی را که به افراد خاص به دلیل داشتن موقعیت اختصاصی تفویض می شود نظیر تایید صلاحیت صادرات و واردات و آنچه عرفا موافقت اصولی گفته میگردد در معرض داد و ستد قرار دهد و یا این که از آن سوء استعمال کند و یا این که در توزیع کالاهائی که مقرر بوده طبق ضوابطی توزیع شوند، مرتکب تقلب خواهد شد و یا این که به صورت کلی مالی یا این که وجهی را استخراج نماید که نگرش بدست آوردن آن از شیوه های مشروع و رسمی نبوده میباشد، تبهکار محسوب می گردند و خلال مجازات رد اصل متاع، به حبس از 3 ماه تا 2 سال محکوم میشوند و یا این که می بایست جریمه نقدی مساوی دو موازی کالا بدست آمده را بپردازند.

تبصره- در مفاد نام برده در ماده 2 ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس و کلاهبرداری با وجود جهات تخفیف و تعلیق، دادگاه ملزم به رعایت ضوابط تبصره ۱ از ماده ۱ این ضابطه خواهد بود.

ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس کلاهبرداری
ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس کلاهبرداری
ماده 3
ماده سه ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری ذکر می‌نماید که:

هریک از مستخدمین و مأمورین دولتی اعم از قضایی و اداری یا این که شوراها یا این که شهرداری‌ها یا این که سازمان های انقلابی و کلاً قوای سه گانه و همینطور نیروهای دارای سلاح، کمپانی‌های دولتی، سازمان‌های دولتی متعلق به دولت، مأمورین مکلف به ارائه سرویس ها همگانی خواه قانونی یا این که غیررسمی برای اجرا دادن یا این که عدم اعمال امری که مرتبط با سازمان‌های سابق الذکر هست، در‌صورتی‌که در طی عمل خویش وجوه، جنس، مدرک پرداخت وجه، تسلیم مالی به طور بدون واسطه و غیرمستقیم را قبول نمایند، جنایتکار شناخته میگردد و مجازات وی به صورت پایین خواهد بود:

در صورتی بها جنس یا این که وجه گرفته گردیده بوسیله وی بیش تر از بیست هزار ریال نباشد، به انفصال موقت از 6 ماه تا 3 سال محکوم می شود و در صورتیکه شخص مرتکب جرم، در سکو مدیریت مجموع، هم طراز مدیریت مجموع یا این که فراتر از آن باشد، به انفصال دایم از مشاغل دولتی محکوم میگردد و بیش از این پول تا دویست هزار ریال از 1 تا 3 سال حبس و جزای نقدی هم اندازه بها محصول یا این که وجه مأخوذ و انفصال موقت از شش ماه تا سه سال محکوم شود. اگر هم که شخص مرتکب جرم در سکو رئیس مجموع، هم طراز مدیریت تک تک یا این که فراتر از آن باشد، به مکان انفصال موقت به انفصال دایم از مشاغل دولتی محکوم گردد.

در صورتیکه بها کالا یا این که وجه گرفته گردیده بیشتر از دویست هزار ریال و تا یک میلیون ریال باشد، مجازات شخص مرتکب جرم 2 تا 5 سال حبس به اضافه جزای نقدی مساوی بها متاع یا این که وجه گرفته گردیده و انفصال دایم از سرویس ها دولتی و همینطور تا ۷۴ ضربه شلاق خواهد بود.

در شرایطی که هم که شخص مرتکب جرم کلاهبرداری در مرتبه زیر‌خیس از رئیس مجموع و یا این که هم طراز با آن باشد، به مکان انفصال دایم به انفصال موقت از 6 ماه تا 3 سال محکوم می شود. در صورتیکه هم بها جنس یا این که وجه گرفته گردیده بیشتر از یک میلیون ریال باشد، مجازات آن 5 تا 10 سال حبس و همینطور پرداخت جزای نقدی مساوی ارزش محصول یا این که وجه دریافت گردیده و انفصال دایم از سرویس ها دولتی و ۷۴ ضربه شلاق میباشد. در‌حالتی که شخص مرتکب در درجه تحت‌خیس از رئیس تک تک یا این که هم طراز با آن باشد، به مکان انفصال دایم به انفصال موقت از 6 ماه تا 3 سال محکوم می شود.

ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس کلاهبرداری
ضابطه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس کلاهبرداری
تبصره ۱- مبالغ ذکر شده از نظر گزینش مجازات و یا این که صلاحیت محاکم اعم از اینست که جرم دفعتاً واحده و یا این که به دفعات واقع گردیده و توده مبلغ مأخوذه بالغ بر نصاب سابق وکیل مشهد الذکر باشد.

تبصره ۲- در همگی موردها فوق متاع ناشی از ارتشاء تحت عنوان تعزیر زیر میزی دهنده به عایدی دولت ضبط گردد و در‌صورتی‌که راشی توسط زیرمیزی امتیازی علم آموزی کرد‌ه باشد این امتیاز کنسل شود.

تبصره ۳- مجازات استارت به ارتشاء حسب گزینه دست‌کم مجازات مقرر در آن گزینه خواهد بود (در مواقعی که اصولا ارتشاء انفصال دایم حدس شد‌ه‌است در آستانه به ارتشاء بجای آن سه سال انفصال انتخاب میشود) و در‌صورتی‌که که نفس فعالیت صورت گرفته جرم باشد به مجازات این جرم نیز محکوم گردد.

تبصره ۴- هر گاه واحد سنجش زیرمیزی بیشتراز مبلغ دویست هزار ریال باشد، در شکل وجود دلایل کافی، صدور قرار دستگیر موقت به برهه زمانی یکماه الزامی میباشد و این قرار در هیچ یک از پروسه استیناف قابل تبدیل نخواهد بود. همینطور وزیر دستگاه می تواند بعد از نقطه پایان بازه زمانی دستگیر موقت کارمند را تاپایان تفحص وتعیین تکلیف پایانی او از نقطه پایان بازه دستگیر موقت کارمند را تا نقطه پایان تحقیق و تعیین‌تکلیف آخری او از سرویس تعلیق نماید. به روزها تعلیق ذکر شده در هیچ شرایط، هیچگونه حقوق و دستمزد و مزایایی وابستگی نخواهد گرفت.

تبصره ۵- در هریک از موا رد ارتشاء هر گاه راشی پیش از کشف جرم مأمورین را از وقوع بزه با خبر سازد از تعزیر مالی معاف گردد و درخصوص امتیاز طبق قوانین شغل میگردد و در حالتی که راشی ضمنا تعقیب با اقرار خویش موجباب تسهیل تعقیب مرتشی را مهیا کند تا نصف مالی که تحت عنوان زیر میزی پرداخته میباشد به او بازگردانده می شود و امتیاز نیز کنسل میشود.

فقه اسلامی

۱۴ بازديد
۰ ۰

با دقت به اینکه مبنی بر ضابطه مدنی، دختر و پسری که در زمان زوجیت متولد می‌شود، ملحق به شوهر میباشد و لحاظ به اینکه زوجیت اعم میباشد از دایم و موقت، به این ترتیب فرزند ناشی از وصلت موقت نیز به پدر و مادر خویش ملحق گردیده و از آنها ارث میبرد.

برای مشورت ارث بردن وکیل مشهد فرزند در وصلت موقت




قانون ها متفاوت در مرزوبوم ما با اثر از فقه اسلامی، همواره بر تشکیل خانواده تاکید داشته و از رابطه ها آزاد و سوا چهارچوب وصلت جلوگیری کردن کرده اند. به همین عامل، در جایی که نکاح دایم قابلیت پذیر نمیباشد، گشوده هم ضابطه گذار با پیش گویی نکاح موقت و مدون کردن قوانین مرتبط با آن، همت داشته تا از ترویج رابطه ها آزاد و فارغ از قید خودداری کند.

وصلت موقت که در دستمزد به آن، متعه یا این که نکاح مجزا بیان شده و عامه مردم، آن را صیغه می نامند، در فقه شیعه و حقوق و دستمزد جمهوری اسلامی ایران، دارنده اثراتی میباشد، مثلا، لزوم درج شرط مهریه در عقد و عدم توارث در میان زن و شوهر. البته سوالی که در ارتباط با این نوع از وصلت مطرح می‌گردد آن میباشد که در صورتی در زمان عقد موقت، طفلی متولد گردد، ارث بردن فرزند در وصلت موقت به چه شکل خواهد بود؟

به جهت التفات این مساله و با دقت به اینکه در ضابطه مدنی، ماده رسمی صریحی که شرایط ارث بردن فرزند در وصلت موقت را معین کند، چشم نمیشود، در‌این نوشته‌ی علمی، آغاز معنا وصلت موقت را توضیح داده و بعد از آن، به تحقیق وضعیت ارث فرزند اعم از دختر و پسر در نکاح موقت پرداخته و مساله را گزینه بررسی قرار میدهیم.



وصلت موقت چیست
وصلت موقت که در دستمزد، نکاح جدا از هم و متعه نامیده گردیده و در عرف بین عموم، صیغه نامیده میگردد، در فقه شیعی مطرح شده و مقبول علمای اهل سنت نمیباشد. این نوع از نکاح در ماده 1075 ضابطه مدنی به این شکل گزینه تمجید قرار گرفته میباشد: « نکاح زمانی جدا از هم میباشد که برای برهه زمانی معینی واقع گردیده باشد. »

به این ترتیب مبتنی بر این ماده، عقد موقت، نکاحی میباشد که در آن، بازه زمانی تزویج فی مابین زن و مرد معلوم میشود. این نوع از وصلت، دارنده احکام خاصی در ضابطه مدنی است. به عنوان مثال اینکه، بیان مهریه در عقد وصلت الزامی بوده و در شکل عدم انتخاب مهر، نکاح فسخ خواهد بود. در‌این نوع از نکاح، زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی مارک و در صورتیکه شرط ارث بردن خواهد شد، این شرط فسخ خواهد بود. همینطور در‌این نوع از وصلت، انحلال نکاح با انقضای دوران، بذل برهه زمانی و باطل جاری ساختن گرفته و جدایی در آن راه و روش ندارد.

مطلقا بخوانید: گونه های نکاح در ضابطه مدنی

ارث بردن فرزند در وصلت موقت
در قسمت پیشین، توضیح دادیم که در وصلت موقت، زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی مارک و حتی در‌صورتی‌که ارث بردن زوجین در عقد موقت نیز شرط خواهد شد، این شرط بی اثر خواهد بود. سوالی که در اینجا مطرح می‌گردد آن میباشد که حیث ضابطه مدنی در باب ارث بردن فرزند در وصلت موقت چیست؟

بدین ترتیب که در حالتی‌که در طی برهه زمانی عقد موقت، دختر یا این که پسری متولد خواهد شد، آیا این فرزند از والدین خویش ارث میبرد؟ یا این که برعکس، در صورتی‌که فرزند قبل از پدر و مادر فوت کرده و دارنده اموالی باشد، آیا والدین از او ارث خواهند پیروزی؟ هر یکسری در ضابطه مدنی، ماده رسمی صریحی که مستقیما در زمینه ی وضعیت ارث بردن فرزند در وصلت موقت توضیح داده باشد، چشم نمی‌شود، لیکن ماده 1158 این ضابطه راجع‌به الحاق نوپا مقرر داشه میباشد : « بچه متولد در طی زوجیت ملحق به شوهر میباشد ... »

مراد از الحاق کودک درین ماده آن میباشد که فرزند اعم از دختر و پسر منسوب به والدین گشته و بدین ترتیب ارتباط نسبی در میان آنها برقرار می‌گردد. برقراری این ارتباط بدین معناست که همه دستمزد و تکالیف رسمی در ارتباط فی مابین والدین با فرزند متولد گردیده از وصلت، اعمال می‌گردد و به همین استدلال میباشد که دریافت کردن شناسنامه برای فرزند متولد گردیده در عقد موقت الزامی میباشد .

به علاوه، همان گونه که در متن ماده مراعات میگردد، کلمه و واژه " زوجیت " به صورت مطلق در متن ماده بیان گردیده‌است و همان گونه که می‌دانیم، زوجیت در ضابطه مدنی اعم از دایم و موقت میباشد. به این ترتیب بر پایه ی ماده 1158 ضابطه مدنی، فرزند متولد گردیده در طی تزویج موقت نیز همچون نوباوه متولد گردیده در نکاح دایم، به پدر و مادر خویش ملحق می شود.

از سوی دیگر، یکی مهمترین دستمزد در نظر گرفتن گردیده در ضابطه برای اشخاص، ارث میباشد که در بین هر دو مجموعه خویشان سببی و نسبی برقرار میگردد. بدین ترتیب با دقت به آنچه درباره ی الحاق نوپا به پدر و مادر در عقد موقت و معنی الحاق توضیح داده شد، می قدرت اعلام کرد که ارث بردن فرزند در تزویج موقت، مانند ارث بردن کودک در نکاح دایم است. فیض آنکه فرزند متولد گردیده در وصلت موقت، از والدین خویش ارث برده و در‌صورتی‌که قبل از والدین خویش بمیرد، پدر و مادر وی نیز از او ارث خواهند یبرد.

در پی بخوانید: سهم الارث دختر و پسر در سال





جهت کسب اطلاعات بیشتر راجع به ارث بردن فرزند در تزویج موقت در شبکه تلگرام موضوعات حقوقی عضو گردید . کارشناسان راءس مشورت کردن حقوقی دینا نیز فراهم اند تا با ارائه سرویس ها مشورت کردن حقوقی تلفنی دینا به سوالهای شما عزیزان پیرامون ارث بردن فرزند در تزویج موقت جواب دهند .






سوال ها متداول

1- مراد از تزویج موقت چیست؟
وصلت موقت ازدواجی میباشد که برای دوران معینی بین طرفین انعقاد می شود و برای اگاهی از جزئیات این مورد متن بدون نقص نوشته ی علمی را پژوهش فرمایید.


2- تزویج موقت در ضابطه دارنده چه اثراتی میباشد؟
تزویج موقت در ضابطه دارنده اثرها متعددی میباشد به عنوان مثال اینکه زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی مارک که در متن نوشته‌ی علمی کاملا توضیح داده گردیده است.


3- طرز ارث بردن فرزند در تزویج موقت به چه شکل میباشد؟
فرزند در ازداوج موقت از والدین خودر ارث می‌برد و برای استحضار از جزئیات این قضیه متن بدون نقص نوشته ی علمی را تحقیق فرمایید.
 

جرم ورود به عنف

۱۷ بازديد
۰ ۰

طریق ثابت جرم ورود به عنف در دادگاه ، از روش استناد به طریق ها و منش ها​یی ، همانند شهیدشدن شهود ، اقرار مرتکب جرم و یا این که دانش حاکم ، قابلیت پذیر است . به عنوان مثال مدارک مایحتاج برای ثابت جرم ورود به عنف نیز ، می شود به ارائه گزارش ضابطان قضایی و یا این که استشهادیه شهود ، اشاره کرد که در صدور حکم ، مفید میباشد .

برای مشورت روش ثابت جرم ورود به عنف




محافظت جان ، فرآورده و ناموس اشخاص ، همواره آیتم دقت و اهتمام قانونگذاران قرار داشته میباشد . به همین برهان ، رفتارهایی که سبب به مشکل زخم و خسارت به مفاد ذکر شده می گردد ، در مقررات جزایی مرز و بوم ، جرم انگاری گردیده و برای آن‌ها ، مجازات هایی نیز حدس شد‌ه‌است . تحت عنوان مثال ، در حالتی که که فردی ، سوای داشتن جواز یا این که اذن دیگری ، با اجبار و ترساندن ، وارد ملک یا این که حریم سری او گردیده باشد ، می اقتدار اورا گزینه تعقیب کیفری قرار داده و از او ، گلایه کرد .

ورود به خانه دیگری ، سوای رضایت و اذن رسمی ، تشکیل دهنده جرمی ، به عنوان جرم ورود به عنف است . از همین رو ، فردی که اینگونه جرمی را مرتکب شد‌ه‌است ، در شکل گلایه بزه چشم ، قابل مجازات خواهد بود . اما ، گلایه از جرم ورود به عنف در دادگاه و مجازات مرتکب ، مشروط به آن میباشد که شاکی ، از روش ارائه مدارک موردنیاز ، مبادرت به ثابت جرم ورود به عنف کند .

به همین مناسبت ، در پی این نوشته‌ی‌علمی ، قصد داریم به نظارت این مسئله بپردازیم که طرز ثابت کردن جرم ورود به عنف در دادگاه چه‌گونه میباشد . در‌این خصوص ، ثابت ورود به عنف از روش شهید شدن شهود ، فارغ از داشتن شاهد و با توسل به قسم را ، آیتم نظارت قرار خوا هیم بخشید .



طرز ثابت جرم ورود به عنف
قیمت و مداقه حق مالکیت ، تا حدی میباشد که در صورتی‌که فردی ، مبادرت به مشکل زخم و ضرر و زیان نسبت به آن کند ، می قدرت او را به حیث کیفری ، گزینه تعقیب قرار بخشید . در همین رابطه ، جرایمی نیز ، در ضابطه مجازات اسلامی ، به عنوان بی آبرویی منازل و املاک دیگرافراد ، گزینه پیش گویی قرار گرفته میباشد که برای مثال مهمترین آن ها ، می شود به جرم ورود به عنف اشاره کرد . ولی ممکن میباشد این پرسش مطرح خواهد شد که جرم ورود به عنف چیست و چه قوانینی دارااست ؟

در جواب بدین پرسش ، بایستی بیان کرد که جرم ورود به عنف ، بدین معنی میباشد که فردی ، سوای اذن و رضایت دیگری و سوای اینکه حکم یا این که مجوزی ، جهت ورود به خانه دیگری داشته باشد ، با تحمیل ، زور یا این که ترساندن ، به خانه دیگری وارد خواهد شد که دراین‌صورت ، می قدرت از ورود به عنف یا این که ورود با اجبار ، کلام خاطرنشان کرد . ورود به عنف ، خلال ماده 694 ضابطه مجازات اسلامی ، جرم انگاری گردیده و برای آن ، مجازات در حیث گرفته گردیده‌است .

مبنی بر این ماده ، هر که با عنف ( تحمیل ) یا این که ترساندن ، به خانه یا این که مسکن شخص دیگری وارد خواهد شد ، به مجازات شش ماه تا سه سال حبس ، محکوم میشود . همینطور ، در شرایطی‌که که جرم ورود به عنف ، به وسیله دو نفر یا این که بیشتر صورت گرفته باشد و دست کم ، یکی این اشخاص ، سلاح حمل نمایند ، به مجازات حبس ، از یک تا شش سال ، محکوم خواهند شد .

ولی سوالی که در‌این خصوص ممکن میباشد مطرح خواهد شد ، این میباشد که طرز ثابت جرم ورود به عنف چه طور میباشد و به عبارت دیگر ، در حالتی‌که که فردی ، با اجبار یا این که انذار ، به خانه دیگری، وارد شد و شاکی یا این که بزه چشم ، قصد گلایه از جرم ورود به عنف را داشت ، از چه روش ها و طرز هایی قادر است مبادرت به ثابت جرم ورود به عنف کند و چه مدارکی را نیز ، می بایست ارائه نماید ؟

در جواب به‌این پرسش ، بایستی اظهار کرد که شاکی جرم ورود به عنف ، پیش از طرح گلایه خویش ، باید مدارک مورد نیاز که ثابت کننده جرم ورود به عنف می باشند را ، آماده نموده و موقع طرح شکواییه خویش ، آنها‌را ضمیمه گلایه طومار خویش کند . ولی از تمامی اساسی خیس ، رویه ها و طرز های ثابت این جرم میباشد که در‌این نصیب ، به بعضی از مهمترین آن ها ، اشاره خوا‌هیم کرد .

در اصل ، در پرونده های کیفری ، شاکی بایستی با توسل به یکی‌از عامل ثابت دعوی در کارها کیفری ، مبادرت به ثابت ادعای خویش کند . مثلا مهم‌ترین طریق های ثابت کننده جرم در ضابطه آئین دادرسی کیفری ، می شود به شهیدشدن شهود ، اقرار مرتکب جرم ، قسم و سوگند و قسامه و نیز ، دانش حاکم اشاره کرد که هر مورد از این‌شیوه ها و شیوه ها ، موقعیت و احکام منحصر به فرد به خویش را دارا‌هستند و برخی در دعاوی خاصی ، قابل به کارگیری می باشند .

به همین ادله ، در بخش های آنگاه ، به طور کامل ، روش ثابت جرم ورود به عنف با شهیدشدن شهود و ثابت جرم ورود به عنف سوای شاهد را توضیح داده و بعد از آن ، طرز ثابت جرم ورود به عنف از روش قسم و سوگند را توضیح خوا‌هیم اعطا کرد .

مطلقا بخوانید: جرم ورود به عنف و مجازات آن

طرز ثابت جرم ورود به عنف با شهید شدن شهود
در بخش گذشته ، بدین پرسش پرداخته شد که طریق ثابت جرم ورود به عنف ، از چه شیوه ها و طریق هایی قابلیت و امکان پذیر میباشد . همانگونه که ذکر نمودیم ، ثابت جرم ورود به عنف ، از روش بعضا از دلیل ثابت دعوی در کارها کیفری ، قابلیت پذیر میباشد که یکی مهمترین آن‌ها ، ثابت جرم ورود به عنف ، با به کارگیری از شهید شدن شهود است . به همین برهان ، درین بخش ، قصد داریم به تحقیق این مورد بپردازیم که شیوه ثابت جرم ورود به عنف با شهید شدن شهود ، چه گونه میباشد ؟

پیش از اینکه روش ثابت جرم ورود به عنف با شهیدشدن شهود را آیتم تحقیق در اختیار بگذاریم ، باید راجع‌به شهیدشدن ، تحت عنوان یکی عامل ثابت دعوی ، توضیحاتی مطرح نماییم . شهیدشدن ، به معنای این میباشد که فردی که وقوع یا این که عدم وقوع جرم را مشاهده نموده ، نزد جایگاه قضایی ، حاضر گردیده و مشاهدات خویش را ذکر کند . اما ، عده ای که قرار میباشد در دادگاه شهیدشدن بدهند تا جرمی ثابت خواهد شد ، باید وضعیت و نصاب خاصی داشته باشند .

مثلا موقعیت شهیدشدن در دعاوی کیفری ، برای ثابت جرم ورود به عنف و بقیه جرایم ، این میباشد که شاهد ، واجد قوانینی ، همانند بلوغ ، عقل و عدل و داد بوده و با طرفین دعوی ، خصومت فردی نداشته و عایدی فردی نیز ، در پرونده ، برای او متصور نباشد . همینطور ، ولگرد بودن یا این که اشتغال به تکدی گری و ولگردی ، بازدارنده از تایید شهید شدن شهود در دادگاه میباشد . قابل ذکر میباشد که برای ثابت جرم ورود به عنف ، نیاز به معرفی دو نفر شاهد مرد میباشد.

البته ، راجع به با اینکه شیوه ثابت جرم ورود به عنف از روش شهید شدن شهود به چه شکل میباشد ، بایستی اعلام‌کرد که شاکی ، علاوه بر طرح شکواییه خویش ، بایستی به شهید شدن شهود ، استناد نموده و در شکل گزینش وقت مطالعه ، شهود خویش را نیز ، در دادگاه ، حاضر نماید . دراین‌صورت ، دادگاه ، با استماع شهید شدن شهود ، اگر که موقعیت شهیدشدن فقهی را احراز نماید ، میتواند حکم به مجازات شخص جنایتکار صادر کند و در صورتیکه که تعداد شهود یا این که موقعیت آن‌ها ، بر اساس ضابطه نباشد ، تایید شهید شدن آنان ، مشروط به لحاظ حکم کننده میباشد .

بیشتر بخوانید: تعداد شهود در دعاوی کیفری




روش ثابت جرم ورود به عنف فارغ از شاهد
در بخش های پیشین ، به نظارت این موضوعات پرداخته شد که روش ثابت جرم ورود به عنف چه گونه میباشد و از روش چه رویه ها و طریق هایی ، می اقتدار این قضیه را در دادگاه اثبات کرد . ضمن این ، ثابت جرم ورود به عنف از روش شهیدشدن شهود را گزینه نظارت قرار داده و گفتیم که بدین خواسته ، به وجود دو نفر شاهد با حالت نام برده در ضابطه ، نیاز میباشد .

ولی سوالی که ممکن میباشد مطرح خواهد شد ، آن میباشد که آیا جرم ورود به عنف سوای شاهد نیز ، قابل ثابت میباشد ؟ به عبارت دیگر ، شیوه ثابت جرم ورود به عنف سوای شاهد ، چه گونه میباشد ؟ در جواب به‌این پرسش ، بایستی اعلام کرد که خلال شهیدشدن شهود ، ثابت جرم ورود به عنف ، از دو روش دیگر نیز ، میسر میباشد که در‌این بخش ، به نظارت آن خوا‌هیم پرداخت .

یکی از دیگر از شیوه ها و طریق های ثابت جرم ورود به عنف ، استناد به اقرار مرتکب جرم ورود به عنف میباشد . اقرار ، بدین مضمون‌ میباشد که فرد مرتکب جرم ورود به عنف ، نزد حاکم دادگاه ، اعتراف به ارتکاب جرم کند . در‌این حالت ، اقرار مرتکب ، برهان موثری برای ثابت جرم ورود به عنف خواهد بود . قابل ذکر میباشد که مطابق ضابطه مجازات اسلامی ، ثابت جرم ورود به عنف از روش اقرار ، به‌این شکل میباشد که مرتکب ، یک رتبه ، اقرار کند که جرم ورود به عنف را مرتکب گردیده‌است .

ولی ، استناد به اقرار برای ثابت جرم ورود به عنف ، مشروط به‌این میباشد که اقرار کننده ، در طی اقرار به جرم ، عاقل ، بالغ ، قاصد و مختار باشد . همینطور ، اقرار بایستی به لفظ باشد . اقرار ، می بایست به انقطاع و اعتقادوباور و همینطور ، مصرح و فارغ از پیچیدگی باشد تا حکم کننده ، مطابق آن ، حکم صادر کند .

یکی‌از دیگر از خط مش ها و نحوه های ثابت جرم ورود به عنف ، استناد به دانش حکم دهنده ، تحت عنوان یکی دلیل ثابت دعوی میباشد . استناد به دانش حکم دهنده ، برای ثابت جرم وورد به عنف ، بدین شکل میباشد که حکم کننده دادگاه ، از روش ورقه ها و مدارک ارائه گردیده در پرونده و به هر استدلال دیگری ، دانش و اعتقادوباور پیدا کرده‌با‌شد که آن فرد ، مرتکب جرم ورود به عنف شد‌ه‌است .

تحت عنوان مثال ، در شرایطی که که فیلم دوربین های مدار بسته ، نشانگر ورود به عنف ، بوسیله مرتکب باشد و حکم کننده دادگاه ، با مراعات مدارک مرتبط با آن ، دانش به ارتکاب جرم ، به وسیله شخص پیدا نماید ، قادر است حکم به مجازات مرتکب صادر کند . همینطور ، هر گواهی و گواهی دیگری که نشانگر وقوع جرم به وسیله مرتکب باشد ، قادر است موجب دستیابی دانش حکم کننده و ثابت جرم ورود به عنف خواهد شد .

حتی شهودی هم که راجع به پرونده ، در دادگاه حاضر و شهیدشدن داده ، البته حالت و نصاب شهید شدن دینی را نداشته باشند ، حکم دهنده دادگاه ، قادر است با استناد به شهید شدن آن ها ، به دانش و اطمینان رسیده و حکم صادر کند . همینطور ، در‌حالتی که که گزارش پلیس یا این که ضابطان قضایی در پرونده ، بیان‌کننده وقوع جرم ورود به عنف باشد ، حکم کننده دادگاه با مراعات اوراق و مدارک مربوطه ، قادر است حکم به مجازات مرتکب ، صادر کند .

بیشتر بخوانید: روش تحقیق به برهان ثابت دعوی کیفری


شیوه ثابت جرم ورود به عنف با قسم و سوگند
در بخش های پیشین ، به پژوهش این موضوعات پرداخته شد که طریق ثابت جرم ورود به عنف چه گونه میباشد و از چه رویه ها و نحوه هایی ، می قدرت این مورد را در دادگاه ، اثبات نمود و مدارک صرفا وکیل در مشهد در مورد نیاز برای ثابت جرم ورود به عنف چیست . همان طور که اشاره شد ، مثلا طرز های ثابت جرم ورود به عنف ، شهید شدن شهود ، اقرار مرتکب و دانش حکم دهنده میباشد . البته سوالی که ممکن میباشد مطرح خواهد شد ، این میباشد که آیا ثابت جرم ورود به عنف از روش قسم نیز قابلیت و امکان پذیر میباشد ؟

در جواب به‌این پرسش ، بایستی ذکر کرد که بر طبق ضابطه ، عهد میل کردن نیز ، مثلا شیوه ها و طرز های اثبات کننده جرم میباشد . با این اکنون ، مبنی بر ضابطه مجازات اسلامی ، قسم و سوگند یا این که عهدوپیمان تناول کردن ، برای ثابت همه جرایم ، کاربرد ندارد . به عبارت دیگر ، بر پایه ی ماده 208 ضابطه مجازات اسلامی ، قسم در کارها کیفری ، برای ثابت حدود و تعزیرات ، کاربردی ندارد و تنها در زمینه ی مجازات هایی ، همانند قصاص ، دیه ، ارش و خسارت ناشی از جرم ، کاربرد داراست .

به این ترتیب ، در جواب بدین پرسش که آیا ثابت جرم ورود به عنف از روش قسم و سوگند قابلیت و امکان پذیر میباشد یا این که نه ، بایستی اعلام‌کرد که ثابت ورود به عنف از روش قسم میل کردن شاکی ، قابلیت و امکان پذیر وجود ندارد و باید به استناد مدارک مو جود ، همانند گزارش ضابطان قضایی و مواقعی از این قبیل ، جرم ورود به عنف اثبات خواهد شد و یااینکه با معرفی شهود به دادگاه و تصاحب کردن اقرار مرتکب ، مبادرت به ثابت این جرم نمود .

در‌پی بخوانید: حکم ورود به خانه
جهت کسب اطلاعات بیشتر راجع‌به طریق ثابت جرم ورود به عنف در شبکه تلگرام آئین دادرسی عضو گردید . کارشناسان راءس مشورت حقوقی دینا نیز فراهم اند تا با ارائه خدماتی در قضیه مشورت کردن حقوقی تلفنی دینا به سوال ها شما عزیزان پیرامون روش ثابت جرم ورود به عنف جواب دهند .
 

اشکال تخلفات انتظامی وکلا

۱۵ بازديد
۰ ۰

وکلا تحت عنوان عده ای که  وکیل مشهد وظیفه احقاق دستمزد عموم را بر عهده دارا‌هستند از آلرژی شغلی بالایی برخورداند و خلال رعایت آلرژی های شغلی بایستی الگویی برای عموم جامعه باشند . از این رو کانون وکلای دادستانی که سازمان مهم پوشش دهنده کارها مرتبط با وکلاست برای این صنف ضوابط انتظامی را در حیث گرفته میباشد تا چارچوب شغلی وکلا معلوم باشد و در شکل عدم رعایت قوانین به وسیله آن ها مبادرت به تنبیه و توبیخشان کند . بدین تیم از تخلفات وکلا ، تخلفات انتظامی میگویند که مانند آن برای هر صنفی در لحاظ گرفته می‌شود مانند تخفات انتظامی قضات و تخلفات انتظامی پزشکان . از این رو ما درین نوشته‌ی علمی به نظارت اشکال تخلفات انتظامی وکلا و مجازات تخلفات انتظامی وکلا میپردازیم .



اشکال تخلفات انتظامی وکلا
تخلفات انتظامی وکلا به 6 سکو انتظامی تقسیم می‌شود که با رعایت آن نوع مجازات نماینده قانونی خاطی انتخاب می گردد . از این رو با اعتنا به مورد ها 77 تا 82 آئین‌طومار لایحه رسمی استقلال کانون وکلا دادستانی گونه های تخلفات انتظامی وکلا از قرار تحت میباشد :

مصادیق و اجرا مستوجب مجازات انتظامی سکو ۱و ۲ :

سرپیچی از نظاماتی که کانون برای وکلا گزینش می‌کند، مستوجب مجازات انتظامی جایگاه ۱ و ۲ میباشد.

مصادیق و انجام مستوجب مجازات انتظامی مرتبه ۳ :

– اجرا وکالت فارغ از تمدید پروانه؛

– تجاهر به مسکر و مواد مخدره و مراوده در اماکن خرابی؛

-عدم حضور در جلسات دادگاه سوای عذر و بهانه موجه؛

– عدم قبول مراسلات کانون و امتناع از دادن رسید در ازای آنان؛

– عدم ارائه رسید در عوض وجوه و اموال و سندها دریافتی از موکل؛

– عدم رعایت حق تقدم در جلسات محاکمه ای که هم زمان میباشند یا این که عدم رعایت حق تقدم محاکمات کیفری؛

– وکالت در محلی که نماینده قانونی در طول اشتغال به سرویس قضایی در آنجا شاغل بوده برای توشه نخستین؛

– تمرکز عمل وکالتی و یا این که احداث محل کار وکالت در غیر از محل مجاز برای توشه نخستین.

مصادیق و ایفا مستوجب مجازات انتظامی جایگاه ۴ :

– عدم ارائه رسید در ازای وجوه و اموال و اوراق دریافتی ازموکل؛

– تجاهر به مسکر و مواد مخدره و مراوده در اماکن خرابی؛

– جاری ساختن وکالت سوای تمدید پروانه؛

– عدم حضور در جلسات دادگاه سوای عذر و بهانه موجه؛

– اشتغال به عمل منافی با شئون وکالت و ادامه اشتغال به کار سابق الذکر بعد از یاد‌آوری کانون؛

– معرفی خویش با سکو فراتر؛

– علم آموزی وکالت با توسل به وسایل فریبنده؛

– علم آموزی وجه یا این که جنس یا این که گواهی دیگری زائد بر حق‌الوکاله قراردادی، یا این که تعرفه ای( در مواردیکه قراردادی دربین وجود ندارد)؛

– عدم اگاهی استعفا به دادگاه و موکل یا این که استعفا در هنگامی که موکل فرصت کافی برای معرفی نماینده قانونی تازه ندارد؛

– قبول وکالت در دعاوی که نماینده قانونی پیش از این با سمت قضایی یا این که داوری در آن دخالت داشته میباشد؛

– قبول وکالت علیه ارگان های دولتی که نماینده قانونی سنت وکالت یا این که مشورت آن اداره را دارااست؛

– استعفاء از وکالت و قبول دوباره آن یا این که اجرا شبیه به مراد اطاله دادرسی؛

– بیانات غیر محترمانه نسبت به محاکم و مقامات قانونی و همیاران و اصحاب دعوی و بقیه افراد؛

– عدم با خبر‌نکردن موکل به مراد پرداخت مخارج پرونده که موجب تضییع حق موکل شود؛

– وکالت در محلی که نماینده قانونی در طی اشتغال به سرویس قضایی در آنجا شاغل بوده برای توشه دوم؛

– نثار عرضحالی که از دید تمبر ناقص میباشد؛

– تمرکز عمل وکالتی و یا این که احداث محل کار وکالت در غیر از محل مجاز برای توشه دوم؛

مصادیق و اجرا مستوجب مجازات انتظامی رتبه ۵ :

– قبول وکالت بصورت مصنوعی (در ظواهر بنام دیگری در داخل برای خویش)؛

– افشاء اسرار موکل؛

-قانون شکنی از عهدوپیمان؛

– عدم تحویل یک ورژن از وکالتنامه به موکل برای باراول؛

– وکالت در محلی که نماینده قانونی در طول اشتغال به سرویس قضایی در آنجا شاغل بوده برای توشه سوم؛

– عدم تحویل پروانه به کانون پس از اعلام کانون مبتنی بر تعلیق پروانه؛

– کمپانی در مدعا‌به؛

– جابجایی تفاهم نامه حق‌الوکاله به دیگری؛

– تمرکز کار وکالتی و یا این که احداث دفتر کار وکالت در غیر از محل مجاز برای توشه سوم؛

مصادیق و ایفا مستوجب مجازات انتظامی سکو ۶ :

– مواضعه و تبانی با طرف دعوی و دسیسه به موکل؛

– قبول وکالت علیه موکل دیرین در به عبارتی موضوعی که وکالت آن را بعهده داشته میباشد؛

– علم آموزی مجوز وکالت سوای داشتن حالت مقرره و یا این که فاقد حالت ذکر شده شدن؛

– ثابت مغایر عذری که نماینده قانونی برای عدم حضور در دادگاه یا این که دادسرا یا این که دادگاه انتظامی اظهار نموده؛

– عدم تحویل یک ورژن از وکالتنامه به موکل برای توشه دوم؛

– وکالت در محلی که نماینده قانونی در حین اشتغال به سرویس قضایی در آنجا شاغل بوده برای توشه چهارم؛

– عدم تحویل پروانه به کانون بعداز اعلام کانون بر طبق تعلیق پروانه؛

– کمپانی در مدعا‌به؛

– جابجایی تفاهم نامه حق‌الوکاله به دیگری .


مجازات تخلفات انتظامی وکلا
بر طبق ماده 76 دین‌طومار لایحه رسمی استقلال کانون وکلا دادستانی ، مجازات تخلفات انتظامی وکلا از قرار پایین میباشد :

۱ـ اخطار کتبی .

۲ـ توبیخ با درج در پرونده .

۳ـ توبیخ یا این که درج در خبرنامه قانونی و خبر نامه کانون .